نيايشنيايش، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

امید و آرزوی مامانی و بابایی

پارک رفتن

1393/2/22 9:55
نویسنده : مامان ریحانه
689 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گلم دیگه پارک رفتن شروع شد  هوا رو به گرمی میره و بعد عید چند باری پارک رفتی ولی متاسفانه ما فرصت نکردیم زیاد بیرون ببریمت دوروز پیش با امیر علی رفتی پارک خیلی بهت خوش گذشت دو تایی سوار ماشین شارژی شدید امیر کوچولو همچین فرمون محکم گرفته بود شما رو چسبیده بود یه ور ماشین خنده بعد از اون هم رفتیم خونه خاله زهرا وکلی با امیر علی بازی کردی و خندوندیش چند تا عکس قبل از رفتن به پارک

نیایش

اینجا منتظری تا بابایی بیاد

نیایش

حوصلت سر رفته چون بابا نمیتونست بیاد عصبانی شدی و زدی زیر گریه گریهقربونت برم منم از گریه هات عصبانی شدم و با هات دعوا کردم نهمتفکرشاکی

نیایش

قهر هستی قهر

 

نیایش

قرار شد با خاله سیما بریم خوشحال دویدی جلوی در جشن

خواستم وقتی عصبانی هستی هم خودت رو ببینی خندونک

پسندها (5)

نظرات (2)

مامان راحله
22 اردیبهشت 93 14:19
وای چه لباسهای تابستونی قشنگی.مامانش نیایش رو ببر پارک شهرک فرهنگیان.خیلی پارکش خوبه علی رو بردیم خییییلی خوشش اومد
مامان ریحانه
پاسخ
مرسی خاله راحله جون میبرمش حتما دلمون تنگ شده براتون
خاله فرزانه
28 اردیبهشت 93 18:49