سرما خوردگی
ببخشید عزیزم که اینقدر دیر برات خاطراتت رو مینویسم من و دخی نازم حسابی سرما خورده بودیم الهی قربونت برم اولین بار بود توی عمرت سرما خوردی یه شب خیلی سرفه میکردی دل من و بابایی خیلی کباب شده بود ولی خدا رو شکر خدارو هزار مرتبه شکر زود بهتر شدی اولین بار که بینیت خیس شده بود انگار یه چیز خیلی عجیب رو متوجه شده بودی هم خندم گرفته بود و هم کلی ناراحت دختر گلم بودم دو روزی بی حال بودی ولی بعد دوباره شدی دختر شیطونک مامان
ان شالله هیچ وقت مریضی تو نبینم مامانی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی