نيايشنيايش، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره

امید و آرزوی مامانی و بابایی

امروز

1391/12/24 10:27
نویسنده : مامان ریحانه
363 بازدید
اشتراک گذاری

امروز هوا خیلی خوبه بهاریه اینجا بهار چند روز زودتر اومده چند لحظه پیش دست مامان بزرگ رو گرفته بودی و میرفتی به قول خودت بسی (بستنی) بخری از دور داشتم نگاهت میکردم که تند تند میدویی با خودم فکر کردم که اگه چند سال پیش این صحنه رو بهم نشون میدادن باور کن در جااز خوشحالی غش میکردم تو خوابم هم نمیدیدم نانازی مثل تو مال من باشه

منم هم مشغول خونه تکونی و کارهایی که مونده هستم عمه هم اومده پیش ماوحسابی داره به مامان کمک میکنه تو رو خیلی دوست داره و کلی با هم سرگرمیدو بازی میکنید

 امسال عید یه طور دیگه است بزرگتر و شدی معنای عید و مهمونی و عیدی و لذت رو بیشتر میفهمی پارسال هفت ماهه بودی یه کوچولوی نانازی  امسال برای منو بابایی هم یه طور دیگه است وجود تو عید رو برای ما یه رنگ دیگه میکنه بابایی میگه با ید به دخترم خیییییییلی خوش بگذره همش تو فکر اینه که هفت سین چطور باشه که شما خوشت بیاد و برات جذاب باشه

واااااای نیایش وقتی لباسهای نو رو تنت میکردم دوست نداشتی دیگه درشون بیاری میگفتی بغلم کن "آینه" وقتی هم که خودت رو میبینی میگی بووووووووووی بووووووووی یعنی چه خوشگل شدم

 نازنینم امیدوارم هر سال بهترین عید زندگیتو تجربه کنی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان بردیا قلقلی فلفلی
5 فروردین 92 14:16
سلام .سال نو مبارک ..
مامان کورش
10 فروردین 92 18:52
سلام ریحانه جون سال نو به شما ونیایش جون تبریک میگم امیدوارم سال خوبی داشته باشید در کنار خانواده


ممنونمامیدوارم برای شما هم سال خوب و پر برکتی باشه