روزهای سخت
این رو زها واقعا سخت بود مامان امتحانات میان ترمش شروع شده و دخترم هم تقریبا از اول پاییز مریضه و دل بابایی و مامانی رو خیلی سوزونده الهی مامان برات بمیره اول پاییز سرما خوردی ولی خفیف بود بعد از اون حساسیت به چه خوراکی بود شک دارم ولی فکر کنم روز قبلش با حلما خیلی شکلات خوردی و فرداش تمام بدنت قرمز شد از اون موقع در تحریم شکلات هستی و خدا رو شکر دیگه برات این مشکل پیش نیومده من هم که بد جور درگیر دانشگاه و سر کار و خونه داری شدم و واقعا خسته ام بعد از چند روز دوباره مریض شدی تب شدید و بی حالی مامانی فدات بشه دو تا آمپول زدی فرداش دیگه هیچ خبری نبود و این چند روز بعد از عاشورا که از مسافرت بر گشتیم هم دوباره سرما خوردی اما این دف...
نویسنده :
مامان ریحانه
13:04