دومین دندون دخترم
عزیز مادر دومین دندونت دیروز از تو لثه کوچولوت اومده بیرون دیروز همش بیحال بودی سرت روی شونم بود و هیچی نمیگفتی نه میخندیدی نه بازی میکردی مامان بزرگ میگفت نیایش که اینطوری باشه من دیونه میشم همش میگفت چرا اینطوری شده بچم ولی چون دفعه پیش هم همین طور شده بودی دیگه میدونستیم که یه مروارید دیگه داره حال بچم رومیگیره هنوز برات دندونی نگرفتیم منتطر خاله فرزانه ایم چند روز دیگه میاد و به مامان کمک میکنه و یه آش دندونی خوشمزه برای دخترم درست میکنیم امروز خدارو شکر بهتری عزیزم الان هم لالا کردی گفتم لالا یاد شیرین کاریت افتادم که دل منو و بابایی رو میبره تا بهت میگیم لالا کن هر جا باشی سرت رو میزاری روی زمین و اونقدر...
نویسنده :
مامان ریحانه
11:46