24 خرداد با 20روز تاخیر
دخترم برای دومین بار با مامان رفتی پای صندوق رای چون دوربینم رو نبرده بودم ازت عکسی نداشتم اما خاله مامان از شما چند تا عکس گرفته بود که ازشون گرفتم تا برای یادگاری تو وبلاگت بزارم کلی خوشت اومده بود تو این 20 روز هم هر وقت یادت می افته میگی که ما انگشتمون رنگی بوده میخوای که حتما انگشت تو رو هم رنگی کنم و اونجوری احساس میکنی به جمع بزرگتر ها پیوستی رای همه رو شما انداختی حوضحه رای گیری هم خلوت بود کیف میکردی برای خودت تو حیاط مدرسه ای که رای دادیم اومدیم خونه آقا جون و شما ما رو مجبور کردی انگشتا تونو با خودکار رنگی کنیم یه عکس تبلیغاتی ...
نویسنده :
مامان ریحانه
10:00